مشخصات مقاله:
عنوان فارسی مقاله:
درک سیاست سازمانی، پنهان سازی دانش و خلاقیت کارکنان: نقش تعدیل کننده تعهد حرفه ای
عنوان انگلیسی مقاله:
Perceptions of organizational politics, knowledge hiding, and employee creativity: The moderating role of professional commitment
کلمات کلیدی مقاله:
سیاست سازمانی ادراک شده، پنهان سازی دانش، خلاقیت کارکنان، تعهد حرفه ای، پاکستان
مناسب برای رشته های دانشگاهی زیر:
مدیریت
مناسب برای گرایش های دانشگاهی زیر:
مدیریت منابع انسانی، مدیریت دانش
وضعیت مقاله انگلیسی و ترجمه:
مقاله انگلیسی را میتوانید به صورت رایگان با فرمت PDF از باکس زیر دانلود نمایید. ترجمه این مقاله با فرمت WORD – DOC آماده خریداری و دانلود آنی میباشد.
فهرست مطالب:
چکیده
1.مقدمه
1. 1. POP و پنهان سازی دانش
1 .2. پنهان سازی دانش و خلاقیت کارمند
1 .3. POP و خلاقیت کارمند
1 .4.نقش تعدیل کننده ی تعهد حرفه ای
1 .5. مطالعه ی حاضر
2.متد
2 .1.شرکت کنندگان
2 .2. روند
2 .3.معیارها
3.نتایج
3 .1. روش متداول
3 .2. مدل اندازه گیری
3 .3. آزمایش فرضیه
4.بحث
منابع
قسمتی از مقاله انگلیسی و ترجمه آن:
1. Introduction
Research has demonstrated that employee creativity – the generation of novel and useful ideas (Amabile, Conti, Coon, Lazenby, & Herron, 1996) – is a key determinant of organizational innovation and success (Zhou & Hoever, 2014). Given the importance of employee creativity in predicting positive work outcomes, numerous researchers have examined its antecedents, such as empowering leadership (Zhang & Zhou, 2014), employee learning orientation (Gong, Huang, & Farh, 2009), transformational leadership (Gumusluoglu & Ilsev, 2009), highperformance work system (Tang, Yu, Cooke, & Chen, 2017), intrinsic motivation (Dewett, 2007), and job dissatisfaction (Zhou & George, 2001). However, limited studies have examined the influence of work environment impediments such as organizational politics on employee creativity (e.g., Aryee, Zhou, Sun, & Lo, 2009), particularly the mediating and moderating mechanisms underlying this relationship.
1.مقدمه
تحقیقات نشان داده است که خلاقیت کارکنان – تولید ایده های جدید و مفید (آمابیل ، کنتی، کُن، لازنبی و هارون، 1996)- یک عامل تعیین کننده برای نوآوری سازمانی و موفقیت است (ژوو و هووِر،2014). با توجه به اهمیت خلاقیت کارکنان در پیش بینی نتایج مثبتِ کار، پژوهشگران زیادی پیش بینی های آن را بررسی کرده اند ، مانند توانمندسازی رهبری (ژنگ و ژوو،2014)، جهت گیری یادگیری کارمند ( گنگ، هونگ و فرح،2009)، رهبری تحول گرا (گوموسلوگلو و ایلسِو،2009) ،سیستم عملکردی بالا (تانگ یو،کوک و چِن،2017)، انگیزه ذاتی (دووِت،2007) و نارضایتی شغلی (ژوو و جورج،2001). اگرچه ، مطالعات محدود، تاثیر موانع محیط کاری را،مانند سیاست های سازمانی بر خلاقیت کارکنان (مثلا آریه،ژوو،سون و لوو،2009)، به خصوص مکانیسم های میانجی و تعدیل کننده که این رابطه را تشکیل می دهند، مورد بررسی قرار داده اند.