مقاله ترجمه شده درباره بررسی پژوهش های EEG و ERP در ارتباط با شخصیت برون گرایی بر اساس خط مبنا و وظایف شناختی – سال 2017


مشخصات مقاله:


عنوان فارسی مقاله:

بررسی پژوهش های EEG و ERP در ارتباط با شخصیت برون گرایی بر اساس خط مبنا و وظایف شناختی


عنوان انگلیسی مقاله:

Review of EEG and ERP studies of extraversion personality for baseline and cognitive tasks


کلمات کلیدی مقاله:

شخصیت برون گرایی، برون گرا، درون گرا، الکتروانسفالوگرافی (EEG)، پتانسیل های مرتبط به رویداد (ERP)


مناسب برای رشته های دانشگاهی زیر:

روانشناسی


مناسب برای گرایش های دانشگاهی زیر:

روانشناسی شناخت


وضعیت مقاله انگلیسی و ترجمه:

مقاله انگلیسی را میتوانید به صورت رایگان با فرمت PDF از باکس زیر دانلود نمایید. ترجمه این مقاله با فرمت WORD – DOC آماده خریداری و دانلود آنی میباشد.


فهرست مطالب:

چکیده

1- مقدمه

1-1 شخصیت برونگرایی

1-2 برونگرایی و رویکرد الکتروفیزیولوژی

2- روشها

3- نتایج

3-1 مطالعات مربوط به EEG

3-1-1 EEG و شرایط خط مبنا

3-1-2 EEG و وظایف شناختی

3-2 مطالعات مربوط به پتانسیلهای مربوط به رویداد (ERP)

4- بحث

5- نتیجه گیری


قسمتی از مقاله انگلیسی و ترجمه آن:

1. Introduction
Everyone exhibits a combination of common and unique personality characteristics, which gives each person individuality. This complex combination of characteristics means that individuals possess a unique set of traits, with their own strengths and weaknesses, comprising their personality. A number of studies have highlighted the importance for individuals to know and explore their own personalities (Littauer, 1992; Long, 2002; Roberts, Kuncel, Shiner, Caspi, & Goldberg, 2007) to enhance their strengths and improve their weaknesses. For instance, when a person understands his or her ability to influence people through communication, this may lead him or her to choose a career that involves communication skills. A number of studies have contributed to the development of a general taxonomy of personality traits, known as the “Big Five” (John & Srivastava, 1999;Wright et al., 2006). The five broad dimensions included in this taxonomy are openness to experience, conscientiousness, agreeableness, neuroticism and extraversion. Extraversion is considered the most fundamental dimension of personality (Costa & McCrae, 1992; Hutcherson, Goldin, Ramel, McRae, & Gross, 2008). Individuals with a high level of extraversion personality, also known as extroverts, can typically be described as chatty, outspoken, active and sociable (John & Srivastava, 1999; Komarraju, Karau, & Schmeck, 2009), while individuals with a low level of extraversion, also known as introverts, can typically be described as quiet, reserved, passive, and less sociable (John & Srivastava, 1999; Zelenski, Santoro, & Whelan, 2012).

1- مقدمه
هر کسی ترکیبی از ویژگی های شخصیتی مشترک و منحصربه¬فرد دارد، که به هر شخصی فردیت می دهد. این ترکیب پیچیده از ویژگی ها یعنی اینکه افراد مجموعه ای منحصربه فرد از ویژگی ها با نقاط قوت و ضعف را دارا هستند، که شامل شخصیت آنها می شود. تعدادی از مطالعات اهمیت شناخت و بررسی شخصیت خود را برجسته کرده اند (لیتاور، 1992؛ لانگ، 2002؛ رابرتس، کونکل، شینر، کاسپی و گلدبرگ، 2007) تا نقاط قوت خود را ارتقا داده و نقاط ضعف را بهبود بخشند. برای مثال، زمانی که یک فرد توانایی خود را برای نفوذ بر دیگران از طریق ارتباط درک می کند، ممکن است منجر به این بشود که آن فرد شغلی را انتخاب کند که دارای مهارت های ارتباطی باشد.
تعدادی از مطالعات به توسعه یک طبقه بندی کلی از ویژگی های شخصیتی کمک کرده اند که با نام “پنج عاملی” شناخته شده است (جان و سریوایتاوا، 1999؛ رایت و دیگران، 2006). پنج بعد گسترده در این طبقه بندی باز بودن نسبت به تجربه، وجدان، توافق پذیری، روان رنجوری و برون گرایی است. برون گرایی به عنوان بنیادی-ترین بعد شخصیت در نظر گرفته می شود (کاستا و مک¬کرا، 1992؛ هوچرسون، گلدین، رامل، مک را و گراس، 2008). افرادی که سطح بالایی از برون گرایی را دارای هستند، که با عنوان برون گرا نیز شناخته می شوند، معمولاً می توانند با چت کردن زیاد، صحبت کردن زیاد، فعال و اجتماعی توصیف شوند (جان و سریواستاوا، 1999؛ کومارایو، کارائو و شمک، 2009)، درحالی که افرادی که سطح پایینی از برون گرایی را دارند، که با عنوان درون گرا شناخته می شوند، معمولاً می توانند با آرام بودن، خوددار، منفعل و کمتر اجتماعی توصیف شوند (جان و سریواستاوا، 1999؛ زلنسکی، سانتورو و ولان، 2012).


 

دانلود رایگان مقاله انگلیسی

خرید ترجمه مقاله

دیدگاهتان را بنویسید