ترجمه مقاله ارتباطات سیاسی شرکت، هزینه های عاملیت و کیفیت حسابرسی (ممیزی) – سال 2016
مشخصات مقاله:
عنوان فارسی مقاله:
ارتباطات سیاسی شرکت، هزینه های عاملیت و کیفیت حسابرسی (ممیزی)
عنوان انگلیسی مقاله:
Corporate Political Connections, Agency Costs and Audit Quality
مناسب برای رشته های دانشگاهی زیر:
حسابداری، علوم اقتصادی و علوم سیاسی
مناسب برای گرایش های دانشگاهی زیر:
حسابرسی، توسعه اقتصادی و برنامه ریزی و حسابداری مالی
وضعیت مقاله انگلیسی و ترجمه:
مقاله انگلیسی را میتوانید به صورت رایگان با فرمت PDF از باکس زیر دانلود نمایید. ترجمه این مقاله با فرمت WORD – DOC آماده خریداری و دانلود آنی میباشد.
فهرست مطالب:
1. مقدمه
2. پیشینه نهادی
3. مرور ادبیات و توسعه فرضیه
3.1 ارتباط سیاسی و هزینه های عاملیت
3.2 کیفیت حسابرسی، ارتباط سیاسی و هزینه عاملیت
4. طرح تحقیق
4.1 انتخاب نمونه و توضیح داده ها
4.2 اندازه گیری هزینه های عاملیت
4.3 مدل ها
4.4 متغیرهای کنترل
5. نتایج
6. نتیجه گیری
قسمتی از مقاله انگلیسی و ترجمه آن:
2. Institutional
background After Bangladesh became a sovereign state in 1971, the socialist ideology adopted by the Bangladesh government led to nationalisation of the country’s limited private sector–owned industries. However, most of these nationalised firms soon began making huge losses, mainly due to a lack of qualified managers. This phenomenon, together with a change in the government and pressure from donor agencies (such as the World Bank) for greater transparency and a free market economy, resulted in the adoption of a denationalisation policy in 1975. As is the case for many countries in transition, the privatisation process was not transparent, resulting in individuals (private citizens) purchasing many of the privatised state-owned industries (Uddin and Hopper, 2003; World Bank, 2009). Consequently, the industrial policy engendered the rapid growth of a new family-based industrial elite, resulting in the present-day Bangladeshi capital market comprising a high proportion of family-owned publicly listed companies.
2. پیشینه نهادی
پس از اینکه بنگلادش در سال 1971 به یک دولت مستقل تبدیل شد، ایدئولوژی سوسیالیست توسط دولت بنگلادش اتخاذ و به ملی سازی صنایع خصوصی محدود این کشور منجر شد. اگرچه بیشتر این شرکت های ملی شده به سرعت ضررهای زیادی ایجاد کردند که عمدتا به دلیل مدیران ناشایسته بود. این پدیده، همراه با تغییر در دولت و فشار از سوی آژانس های کمک کننده (مانند بانک جهانی) برای شفافیت بیشتر و اقتصاد بازار آزاد، منجر شد به اتخاذ خط مشی غیرملی کردن در سال 1975. مانند بسیاری از کشورهای دیگر که این حالت گذرا را طی کرده اند، فرآیند خصوصی سازی شفاف نبود و منجر شد به این امر که افراد (شهروندان خصوصی) بسیاری از صنایع دولتی خصوصی سازی شده را خریداری کردند (اودین و هاپر، 2003؛ بانک جهانی، 2009). در نتیجه، خط مشی صنعتی باعث ایجاد رشد سریع صنایع مبتنی بر خانواده که منجر شد به بازار سرمایه امروزی بنگلادش که متشکل است از بخش زیادی از شرکت های فهرست شده به صورت عمومی و با مالکیت خانوادگی.