مقاله ترجمه شده درباره اختیار مديريتی و هزينه نمایندگی در بازار هند – سال 2016
مشخصات مقاله:
عنوان فارسی مقاله:
اختیار مديريتی و هزينه نمایندگی در بازار هند
عنوان انگلیسی مقاله:
Managerial discretion and agency cost in Indian market
کلمات کلیدی مقاله:
هزینه نمایندگی، هزینه چسبندگی و ضد چسبندگی، ساختمان امپراطوری، حاکمیت شرکتی
مناسب برای رشته های دانشگاهی زیر:
مدیریت و حسابداری
مناسب برای گرایش های دانشگاهی زیر:
مدیریت بازرگانی، مدیریت مالی، مدیریت اجرایی و حسابداری مالی
وضعیت مقاله انگلیسی و ترجمه:
مقاله انگلیسی را میتوانید به صورت رایگان با فرمت PDF از باکس زیر دانلود نمایید. ترجمه این مقاله با فرمت WORD – DOC آماده خریداری و دانلود آنی میباشد.
فهرست مطالب:
چکیده
مقدمه
ایجاد کردن فرضیه
رفتار حکومت طلبی مدیران و حاکمیت شرکتی
روش شناسی
انتخاب نمونه
اندازه گیری متغیر
4.نتایج تجربی
آمار های توصیفی
آزمایش تجربی از چسبندگی در هزینه ی SG&A
تحلیل رگرسیون
رفتار حکومت طلبی مدیران و چسبندگی هزینه ی SG&A.
متغیر های حاکمیت شرکتی و نمایندگی
تحلیل های اضافی
نتایج
قسمتی از مقاله انگلیسی و ترجمه آن:
1. Introduction
The increasing proportions of multinational enterprises are widely conjectured as managerial desires for welfare rather than the enhancement of shareholder value. This conflict of interests concerning shareholders and managers termed as agency cost is an intensifying disquiet pertinent to contemporary scenario. As opined by Jensen and Meckling (1976), if both parties in the relationship are utility maximizers, there is a probable chance to believe that the agent will not act in the best interest of the shareholders. This utility maximization as stated by Stulz (1990) can be in the form of empire building behavior, the consumption of corporate resource perquisites, the avoidance of optimal risk investment and manipulating financial figures to increase compensation structure. Restraint on this behavior often comes with a cost in the form of monitoring and bonding cost. For instance Murphy (1985) highlighted that agency costs contribute a significant portion of firm’s expenses when the focus on earnings based incentives is to increase the value of the firm. The further relationship between firm performances, as measured by shareholders’ return, is positively related to managerial incentives. Similarly, the findings of Jensen and Murphy (1990), argue that CEOs’ total compensation changes according to changes in shareholders’ wealth.
1. مقدمه:
تعداد در حال افزایش شرکت های چند ملیتی ،به طور گسترده به جای افزایش ارزش سهامدار به عنوان تمایلات مدیریتی جهت آسایش ، در نظر گرفته شده اند. این تضاد منافع در باره ی سهامداران و مدیران، که به عنوان هزینه ی نمایندگی نامیده شده است، یک بی قراری شدید، وابسته به اوضاع معاصر است. همانگونه که جنسن و مکلینگ(1976)، بیان کردند،اگر طرفین رابطه سود ها را به بالاترین سطح خود می رسانند، شانسی احتمالی برای باور کردن این موضوع وجود دارد که کارگزار کاملا به نفع سهامدار عمل نخواهد کرد. همانگونه که استولز (1990) بیان کرد، این بیشینه سازان سود و منفعت ، میتوانند در شکل رفتار حکومت طلبی، مصرف مزایای جانبی منبع شرکت ، اجتناب از سرمایه گذاری خطر بهینه و دستکاری صورت های مالی برای افزایش ساختار حقوق و مزایا باشد. اجتناب از این رفتار، در اکثر اوقات، در قالب هزینه هایی همچون هزینه ی نظارت و تضمین می آید. به طور مثال، مورفی (1985) تاکید می کند که هزینه های نمایندگی، سهم قابل توجهی را در نسبت مخارج شرکت ، در زمانی که تمرکز درآمد با مبنای طرح های انگیزشی ، بر افزایش ارزش شرکت است، دارد. ارتباط آتی بین اجرائیات شرکت ، همانگونه که به وسیله ی بازده سهامدار اندازه گیری شده است، به گونه ای مثبت با طرح های انگیزشی مدیریتی مرتبط است. به همین نحو، نتایج جنسن و مورفی (1990) حاکی از آن است که حقوق و مزایای کلیِ مدیرعامل، بنا بر تغییرات در دارایی سهامداران، تغییر می کند.