مقاله ترجمه شده درباره درجه باز بودن تجارت و نابرابری درآمد در کشورهای در حال توسعه
مشخصات مقاله:
عنوان فارسی مقاله:
درجه باز بودن تجارت و نابرابری درآمد در کشورهای در حال توسعه
عنوان انگلیسی مقاله:
Trade Openness and Income Inequality in Developing Countries
کلمات کلیدی مقاله:
جهانی سازی، توزیع درامد درون کشوری، انتقال فناوری، کشور های در حال توسعه، تخمین گر LSDVC
مناسب برای رشته های دانشگاهی زیر:
علوم اقتصادی
مناسب برای گرایش های دانشگاهی زیر:
اقتصاد مالی و اقتصاد پولی
وضعیت مقاله انگلیسی و ترجمه:
مقاله انگلیسی را میتوانید به صورت رایگان با فرمت PDF از باکس زیر دانلود نمایید. ترجمه این مقاله با فرمت WORD – DOC آماده خریداری و دانلود آنی میباشد.
فهرست مطالب:
چکیده
1- مقدمه
2- منابع
2-1 اعتبار جهانی و محلی قضیه SS؟
2-2 نقش فناوری
2-2-1 کانال وارداتی
2-2-2 کانال صادرات
2-3 شواهد تجربی قبلی
3- مدل تجربی
3-1 مشخصات تست شده
3-2 روش اقتصاد سنجی
4-آماره های توصیفی و داده ها
4- نتایج
5- نتیجه گیری
قسمتی از مقاله انگلیسی و ترجمه آن:
1. Introduction
Since the beginning of the ’80s, several developing countries (DCs) have followed the path of trade liberalisation and have opened their economies towards international markets. Although the actual patterns of this process have differed across regions, on the whole trade flows have significantly increased over the last three decades and the diffusion of technology between countries has become more rapid and widespread. Whether such a process of globalisation is associated with narrowing or widening income disparities within developing countries is a matter of controversy in the economic literature. The standard trade theory, expressed in the Heckscher-Ohlin model, predicts that DCs should experience egalitarian trends as a consequence of globalisation. One of the most important corollaries of Heckscher-Ohlin’s model (H-O) is the Stolper-Samuelson (S-S) theorem. According to this main building-block of the theory of international trade, openness will benefit a country’s relatively abundant factor, since trade specialisation will favour sectors intensive in the abundant factor. Taking into account that most DCs – when compared with the world economy – are relatively abundant in unskilled labour and so have a comparative advantage in this production factor, openness should increase the demand for the unskilled workers and their wages, so ending up with an overall decrease in wage dispersion and within-country income inequality.
1- مقدمه
از ابتدای دهه 80 میلادی، چندین کشور در حال توسعه، مسیر آزاد سازی تجارت را در پیش گرفته اند و در های اقتصادی خود را به بازار های جهانی باز کرده اند. اگرچه الگو های واقعی این فرایند در مناطق مختلف متغیر است، به طور کلی جریان تجاری به طور معنی داری در طی سه دهه اخیر افزایش یافته است و انتشار فتاوری میان کشور ها سریع تر و گسترده تر شده است.
این که آیا این فرایند جهانی شدن با باریک یا گسترده شدن تفاوت های درامدی در کشور های در جال توسعه ارتباط دارد یا خیر، یک موضوع مورد بحث در منابع اقتصادی است. تئوری تجارت استاندارد که در مدل هکشر-اهلین بیان می شود، پیش بینی می کند که کشور های در حال توسعه بایستی روند های تساوی گرایی را به عنوان یک اثر جهانی شدن تجربه کنند. یکی از مهم ترین نتایج مدل فوق قضیه استاپلر-ساموئلسون (S-S) می باشد. بر طبق این، اجزای اساسی اصلی تئوری تجارت بین المللی، درجه باز بودن است که یک مزیت مهم برای کشور محسوب می شود از آن جا که تخصصی شدن تجارت می تواند به نفع بخش هایی باشد که یک عامل افزونه را در نظر می گیرند. با در نظر گرفتن این که بیشتر کشور های در حال توسعه در مقایسه با اقتصاد های جهانی، دارای نیروی کار غیر ماهر هستند و از این روی مزیت تفضیلی در این فاکتور تولیدی هستند، درجه باز بودن موجب افزایش تقاضا برای کارکنان غیر ماهر و دستمزد آن ها می شود و از این روی به یک کاهش کلی در دستمزد و نابرابری درامدی درون کشوری منتهی می شود.
